دیروز فیلم ت.ا.ب.و ت.ه.ر.ا.ن را به پیشنهاد یکی از دوستان قدیمی و عزیز همین وبلاگستان با گوشی موبایلم دیدم. شب هم عزیز دیگری به پیشنهاد من و با گوشی من فیلم را دید و من همانطور که به کارهایم میرسیدم صدایش را شنیدم. اصلا قصد نقد فیلم را ندارم که فیلمی است که تو را با خود تا به انتها می کشاند و واقعیات جامعه را محکم می کوباند توی صورتت و . و . و . اما ادبیات فیلم به شدت رکیک است و البته همین ادبیاتی است که هر روز در کوچه و خیابان به تکرار می شنوی. اما انگار شنیدنش یک ساعت و نیم متوالی و بدون اینکه فیلم را ببینی و حواست به داستان فیلم باشد ، یک طور دیگر بود . یک طوری که چندشت می شود . یک طوری که باعث می شود به ادبیات خودت فکر کنی . یک طوری که به خودت قول بدهی هیچ وقت اینطور حرف نزنی. یک طور تاسف برانگیزی .
چقدر کامم تلخ است .
درباره این سایت