محل تبلیغات شما

بی آنکه قصدش را داشته باشم ، نمیدانم چطور می شود که شروع می کنم به خواندن آرشیو . کامنت های هر پست را باز می کنم و گاهی هر کامنت را چند بار می خوانم و می خوانم و دلتنگ روزهای خوب وبلاگ نویسی می شوم. باید بگویم بیشتر دلتنگ مهمانان خوب خانه ام می شوم. دلم برای همه آن بحث ها و جدل ها ، تعریف کردن ها ، تعارف کردن ها و گل فرستادن ها تنگ می شود ، برای آن زیر و رو کردن ها و اعتماد کردن هاو دل بستن ها ، برای دوستانی که هیچ تصوری از صورتشان نداشتم ولی دلبسته شان بودم. از اون روزهای خوب اما دوستانی مانده اند . حالا صورتشان را به لطف اینستاگرام دیده ام . اما . اما . !!! نمیدانم چطور بگویم . شاید دلم برای همه آن درد دل گفتن ها و شنیدن ها تنگ شده است . اینستاگرام اما جای درد دل گفتن نیست . تصویری می بینی، قلبی میفرستی و تمام . 

کاش چیزهای خوب را نگه می داشتیم . دوست جان ، که هنوز کامنت چند سال قبلت پای یک پست چند خطی حالم را به راستی و تمام معنا خوب می کند ، کاش از حالت خبر داشتم . کاش من هم می توانستم به اندازه همان کامنت چند سال قبلت در خوبی حال امروزت موثر باشم . کاش هر جا که هستی شاد و سلامت باشی . همه آرزوهای قشنگ بدرقه راه و روزگارت !

یاد یار مهربان آید همی

تلخ عین شربت سینه

ها ,، ,کاش ,کامنت ,دل ,تنگ ,ها و ,ها ، ,کردن ها ,دلم برای ,همه آن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سیستم صوت فروشگاه عروسک نمایشی(aroosakgardan) الهه ی ناز